از خستگی دارم میمیرم!
مدت زیادی است که مدام کار میکنم و استراحت نکردهام
منظورم اینه که روزهای تعطیل هم مشغول کار بودهام
خب سخت است و باید کار کنم و کار و کار...
خیلی دلم میخواهد یک مسافرت کوتاه و به یاد ماندنی با یک رفیق...
خلاصه بگویم...
چای و استراحت و طبیعت و صدای پرندگان و تنفس در جایی دور از روزمرگیها
همین دیگه...
لابد انتظار داری بگم کباب و رباب و این جور چیزا...
نه عزیز من...
آنقدرها پولدار نشدهام هنوز
شاید...
مدت زیادی است که مدام کار میکنم و استراحت نکردهام
منظورم اینه که روزهای تعطیل هم مشغول کار بودهام
خب سخت است و باید کار کنم و کار و کار...
خیلی دلم میخواهد یک مسافرت کوتاه و به یاد ماندنی با یک رفیق...
خلاصه بگویم...
چای و استراحت و طبیعت و صدای پرندگان و تنفس در جایی دور از روزمرگیها
همین دیگه...
لابد انتظار داری بگم کباب و رباب و این جور چیزا...
نه عزیز من...
آنقدرها پولدار نشدهام هنوز
شاید...